سری جدید استاتوس های عاشقانه فیسبوک
چیزی در سینه ام
به شکلی بد خیم
تو را می خواهد…
.
.
.
تــــقـصـیـر ِ خــودم بـود
کــه عـــــــــــاشــقـت شــدم
وگـــرنـه
هـیـــچ آدم ِ عــاقـلـی
دل بــــه فــــرشــــتــــه نـــمـی بـنـدد…
.
.
.
.:: برای دیدن بقیه به ادامه مطلب بروید ::.
کاش دنیا
یک بار هم که شده
بازیش را به ما می باخت
مگر چه لذتی دارد
این بردهای تکراری برایش؟!
.
.
.
چشمان ِ تو
آیه هایی آسمانـی اند
که پیامبری سر به هوا
سالهاست گمشان کرده است …
.
.
.
دیوانگی می خواهد
وقتی نمی دانم
کجای خواب هایم
دوستت دارم هایت را
با بوسه ای نثارم کردی
که در تمام بیداریم خراب توام …
.
.
.
می نویسم دفتری با اشک و آه
در شبی تاریک و غمگین و سیاه
می نویسم خاطرات از روی درد
تا بدانی دوریت با من چه کرد
.
.
.
زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع!
در ذهن به جز تو آفریدن ممنوع!
غیر از تو ورود دیگران در قلبم
عمرا ابدا هیچ اکیدا ممنوع!
.
.
.
آب و هوای دلم آن قدر بارانیست که رخت های دلتنگی ام را مجالی برای خشک شدن نیست. این گونه است که دلم برایت همیشه تنگ است…
.
.
.
هر کسی برای خودش خیابانی دارد…
کوچه ای…
کافی شاپی..
و شاید عطری…
که بعد از سالها… خاطراتش گلویش را چنگ میزند!
.
.
.
به پایان رسیده ام اما نقطه نمی گذارم …
یک ویرگول میگذارم ،
این هم امیدیست ، شاید که برگردی …
.
.
.
نوازشگر خوبي نبودي
سفيد شده تار مويي رو که ميگفتي با دنيا عوضش نميکني!
.
.
.
به لبهایم قفل زدم درباره عشق تو
به کسی چیزی نگویم
شاید روزی خودت
آدم شوی….